دل همین است دیــگر ...مینــشینــد بــرای خــودش رویـا میــبافــد
هــی آرزوهــای بیجــا میــکند
مثــل آرزوی بــوییــدن عــطر گــس مــردانــه ات
مثــل آرزوی بــوسیــدن حــریصــانــه و تــکثیــر شیــریــن یــک گنــاه در آغــوشت
مثــل عــاشــقانه تسلیــم شــدن مقابــل هوســهایــت
مثـــــل...
میــدانــی؟!
بــازهــم آسمــان ریســمان بــافتــه ام
تمامــی مــاجــرا همیــن است
مـــن بــه جــز تــو هیــچ آرزویــی نــدارم ...!
پ.ن.1:این روزها هرچی بی حوصلگی و کسلی و کلافگی بود و تجربه کردم
دمشون گرم اینا تنهام نزاشتن حداقل!
پ.ن.2:مسافرت هم کنسل شد
استارت رو ما زدیم یه سریایه دیگه راهی شدن
هیییییییییییییییی روزگار ایشالا بهشون خوش بگذره اصلا ناراحت نیستم که چرا باهاشون نرفتیم چون
تعدادی غریبه بودن اونجا که تازه فهمیدیم و پی بردیم به حکمت خدا که نخواست مارو معذب کنه...
پ.ن.3:نمیدونم با درخواست تغییر رشته م موافقت شده یا نه؟
حال ندارم برم بپرسم پس فردا
هم ثبت نام میباشد فکرکنم باید تو همین رشته باز ثبت نام کنم
واسم خیلی مهم نیس اینکه موافقت شه یا نه چون این ثبت نامم برنامه ها داشت و حکمتها حالا
شد شد نشدم زیاد مهم نیس چون میدونم حکمتی داره!
علاوه بر این کلی از هم کلاسیای گروه صنعتی لذت میبرم چون خیلی ماهن اما اون گروه رو
دوسندارم خو واسه همین انقدر بیخیالم نسبت به نتیجه ی این موافقت بله اصن یه وضی
پ.ن.4:به نظرتون اینکه یه فردی با چادر آرایش کنه اونم ملایم بهتره یا اینکه یه فردی بگه نه آرایش
نمیکنم به جاش هر جا میرسه جلو محرم یا نامحرم هی این چادر کوفتیو بازو بسته کنه هان
کدوم؟؟؟
پ.ن.5:
شب هایم می گذرد
بدون اینکـــه
دلم هوای آغوشت را داشته باشد
آغوشت ارزانی دیگران
من مهمان
پاهای بغل کرده ام هستم
و این آرامشم را حتی
با تو عـــوض نمی کنم
پ.ن.6:عاشق این تنهاییم
این تنهایی لذت بخش این آرامش این بی دردسری این دلهره نداشتنا ...
پ.ن.7:دلم تنگ شده واسه قلمم واسه بومم واسه رنگای روغنیه بد بو حتی واسه اون پایه ی دراز بد
قواره ی سنگین که همیشه حرصمو در میاره دلم لک زده واسه یه طرح ساده ی پر از مفهوم اما کو همت...!
پ.ن.8:ببخشید واسه متنهام هیچ اولویتی نمیزارم چون هر چی به زبونم میاد میزارم اینجا
اگه خیلی تناقضش حس میشه من عذر میخوام...